Article
موجو از دریا میگیرم ٬ شیره سنگو میدوشم
میارم ماهو تو خونه ٬ می گیرم بادو نشونه
همه ی خاک زمینو ٬ میشمرم دونه به دونه
اگه چشمات بگن آره ٬ هیچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن آره ٬هیچ کدوم کاری نداره
دنیا رو کولم می گیرم ٬ روزی صد دفعه میمیرم
میکنم ستاره ها رو ٬ جلوی چشات می گیرم
چشات حرمت زمینه ٬ یه قشنگ نازنینه
تو اگه بخوای نذارم ٬ هیچ کسی تو رو ببینه
چشم ماهو در میارم ٬ یه نوردبون میارم
به جای چشمای ماه من ٬ چشمای تو رو میذارم
اگه چشمات بگن آره ٬ هیچ کدوم کاری نداره
اگه چشمات بگن آره ٬ هیچ کدوم کاری نداره
جدی گرفتم زندگی را
دریغ
حیف
افسوس
که همه اش مضحکه و تکراره
اما سرانجام روزی
در همین تکرار
فارغ التحصیل خواهم شد
چشیدم طعمش را
تلخ بود
تلخ تر از قهوه ی روی میزم
اما حجم این تلخی
پیچکی شد در تار و پود وجودم
شیرین شد
حتی دلچسب تر از گوارایی اسپرسو
کلامش اینست
یه دختر دارم شاه نداره
دیوانه اش می شوم
وقتی این چنین با کلامش قلبم را تسخیر میکند
دردانه اش هستم دیگر
دردانه بودن هم عالمی دارد
بهشت است
اینکه دردانه ای باشی برای مروارید زندگیت
پدرت
می خواهم برگردم به کودکی
تو این دنیایی که هرکی هر کیه
کی به کیه
من هم بر میگردم
به بوی چای داغ خانه مادر بزرگ
به لاک قرمز انگشت پاهای کوچکم
به روز هایی که بادها خالی از عطر فلزها بودند
من بر میگردم
اگر این سورتمه ی زمان بگذارد
بر خواهم گشت
این خط این نشان
سر انجام روزی فرا میرسد
که با دلی سرشار از هراس و ترس ٬ لحنی گریان ٬ نقابی بی صدا
در مقابل خدایی که حکمتی را بست تا رحمتی بگشاید
می ایستم و می پرسم
این رحمت تو کجای زندگیم بود
که تمام عمر را حرام دیدارش کردم
پله پله
نزدیک میشود
غبطه می خورم به گذر این ثانیه ها
زنده میشود رویای نوزدهم
صدای پای پدری آشفته
از انتهای سالن
۵ دقیقه ی دیگر
چه خبر
چه شد !
ثانیه ای پی در پی
ناگهان
مات و مبهوت ماند معنای حیات
یاد لحظه ای افتادم که پابلونرودا میگفت
تو از آن من هستی
تیک تاک برای چند لحظه سکوت کرد
و صدایی که پیچید تبریک تبریک
تحفه تان آمد
و من
پای به پله نوزدهم گذاشتم
و این چنین
متولد شدم
شب خفته ٬شهر خفته
ماه را نمی بینم
ستاره ها هم
هیس
سرگرم عشق بازی
این شهر را نمی خواهم
جایی را دوست دارم که
شب سفیدی چشمانم باشد
روشن و مبهم
ببخش
نه اینکه خواستنی نباشی
دل است دیگر
پیش تو نیست
خانه خراب تو شدم به سوی من روانه شو
سجده به عشقت میزنم منجی جاودانه شو
ای کوه پر غرور من سنگ صبور تو منم
ای لحظه ساز عاشقی عاشق با تو بودنم
روشن ترین ستاره ام میخواهمت میخواهمت
تو ماندگاری در دلم میدانمت میدانمت
ای همه ی وجود من نبود تو نبود من
ای همه ی وجود من نبود تو نبود من
لب به لب ترین نقطه ی پرگار را دور می زنم
سهم تو از بودن من
دایره ای میشود
به وسعت هیچ ٬ هیچ ٬ باز هم هیچ
ودیگر هیچ
چرا می گویند دل ٬ دل است
دیگر نیست
معبودیست بی مروت
که صادقانه تمام کلیساهای جهان را به زانو در آورده
امشب
فقط یک لحظه سکوت
به خاطر تمام لحظه هایی که
سکوت نکردم
شکستمش
تجربه اش را نداشته ام
اما شک ندارم
این تجربه را با بهترین تجربه خواهم کرد
نمی دانم کیست !
اما زهر میکنم به مزاجش
طعم تمام فاحشه های ممنوعه ی شهر را
تا پیچکی شود
فقط
برای روح عریانم
گم شده ام
نه دلم نه
این واژه بی نقطه را هنوز گم نکرده ام
خودم را گم کرده ام میان مردمی که پیدا شدنشان در روز فانوس می خواهد
همه جایش هرج و مرج است
وقتی آسمان ٬ این آبی بی نهایت خاکستری
باران را بهانه ی عشق بازی اش میکند
و هنوز هم بوی لطافت میدهد
عجیب نیست گم شدنم
نه
به دنیا نگویید بایستد
من
عاشق شدم
دریغا که گذشتم
از هیاهوی خیابان
نفسم بست ٬ گرفت
خوب می دانم می دانی
جاودانگی یعنی همین
زاده شدن من و تو
که نه حقیقت دارد نه واقعیت
وهم حقیقت است و هم واقعیت
کوله باریست زندگی ام
فوران از افسانه ها
کوچه ایست در متن سوگواری
پس گوش کن صدایم را
=================================================================================
رو به رویم ایستاد
گفت نه
هراس داشت
مثل من
کاش برگردم بار دیگر به آن لحظه
فوق العاده نبود اما عجیب ٬
عجیب بود
شاید فقط دو قدم فاصله
شرم داشتم نگاهش کنم
دزدانه
من هم شیطنت میکردم
چه دیدار با مزه ای
نه کافی شاپ
نه حتی یک فنجان قهوه
خب
افکارم گم شد
چیزی نگفتم
ساکت شدم و گفت
خب
من ٬ من
باز طعمه شد حرف هایم
لبخندی زد و کلی فلسفه
چرا
تاس را در دست گرفته بود و می چرخاند
به جای من هم سخن می گفت
کودک درونم هم خواب است انگار
اه
بیدار شو
تماشا کن ٬ ایستاده ای و فقط می نگری
فقط برای خودم بیهوده هیاهو میکنی
منتظرش هستند ٬ عجله دارد ٬ زود باش
کاش لاک پشتم آنجا بود ٬ شاید از حرف هایی که پشت آکواریوم دودی میزدم برایش میگفت
عجب سکوتی
آدمکی رد شد
نخیر فایده ندارد ٬ لبخندی کذایی بر چهره اش
خب
باز خواستم چیزی بگویم ٬ گفت یک لحظه ٬
دارم میام
بگو بگو
بگو جا مانده است چیزی جایی که هیچ گاه هیچ چیز جایش را پر نخواهد کرد
کاش حدس بزند ٬ شرط می بندم باختم
دلم میخواست شقیقه اش را دو شقه کنم
سیاست داشت خب
آخر هم هیچ نگفتم ٬
باز گفت ٬ این نیز می گذرد
قبول کن باشه ؟
زمزمه ای در دلم : نه از خدا خواهم گفت نه از عشق تو از هر گفته ای گویاتری
شد ۲ دقیقه تمام
ایثار
یعنی همین
واسه تو
از تو گذشتم
اینجا
اینجا را ببین
به من نگاه کن
با من حرف بزن
تو نمی دانی
حسادت میکنم
به نگاه بی فروغ آن رقیب لعنتی
حسادت میکنم
به همه ی آدم هایی که تو را می شناسند
حسادت میکنم
به هم آغوشی قلم با دستانت
حسادت میکنم
به کارناوالی که دور لبت می چرخانی
حسادت میکنم
به آسمان ٬ وقتی سرت را بالا می گیری
حسادت میکنم
به این هوای لعنتی که از او نفس می گیری
حسادت میکنم
به خدایی که معبود توست
حسادت میکنم
به او
که حواست را پرت کرده
من
از این حسادت ها می میرم
من
برای دوست داشتنش
از هیچ کسی اجازه نخواهم گرفت
حتی از خدا
طعم بهتری دارد ممنوعه
جهنم را معامله میکنم
با ممنوعه ی با او بودن
هوایی به سرم زد
می خواهم بروم امشب
تا بی نهایت ٬ بی نهایت ابدیت
دل کندم از هرچه بود و هست
می خواهم قدم بردارم
شاید کوه نوردی
شاید هم سری به لوور بزنم
شاید هم به گوگنهایم رسیدم
شاید به قتل گاه آدمی
شاید به سدی گنگ و بی صدا
از این مرز باید گذشت
باید رفت
شاید باید این شاید ها فقط یک شاید باشد
از دست دادم
او را
به دست آوردم
تنهاییم را
دیگر
نه او را می خواهم
نه تنهاییم را
.
.
.
.
.
حالا گذشته از همه ی این حرفا من کاندید انتخابات مجلس شدم
ممنون میشم هوامو داشته باشید
Previous article:
انتخابات (11 years ago)
Next article:
ایران (11 years ago)
About the game:
USA as a world power? In E-Sim it is possible!
In E-Sim we have a huge, living world, which is a mirror copy of the Earth. Well, maybe not completely mirrored, because the balance of power in this virtual world looks a bit different than in real life. In E-Sim, USA does not have to be a world superpower, It can be efficiently managed as a much smaller country that has entrepreneurial citizens that support it's foundation. Everything depends on the players themselves and how they decide to shape the political map of the game.
Work for the good of your country and see it rise to an empire.
Activities in this game are divided into several modules. First is the economy as a citizen in a country of your choice you must work to earn money, which you will get to spend for example, on food or purchase of weapons which are critical for your progress as a fighter. You will work in either private companies which are owned by players or government companies which are owned by the state. After progressing in the game you will finally get the opportunity to set up your own business and hire other players. If it prospers, we can even change it into a joint-stock company and enter the stock market and get even more money in this way.
In E-Sim, international wars are nothing out of the ordinary.
Become an influential politician.
The second module is a politics. Just like in real life politics in E-Sim are an extremely powerful tool that can be used for your own purposes. From time to time there are elections in the game in which you will not only vote, but also have the ability to run for the head of the party you're in. You can also apply for congress, where once elected you will be given the right to vote on laws proposed by your fellow congress members or your president and propose laws yourself. Voting on laws is important for your country as it can shape the lives of those around you. You can also try to become the head of a given party, and even take part in presidential elections and decide on the shape of the foreign policy of a given state (for example, who to declare war on). Career in politics is obviously not easy and in order to succeed in it, you have to have a good plan and compete for the votes of voters.
You can go bankrupt or become a rich man while playing the stock market.
The international war.
The last and probably the most important module is military. In E-Sim, countries are constantly fighting each other for control over territories which in return grant them access to more valuable raw materials. For this purpose, they form alliances, they fight international wars, but they also have to deal with, for example, uprisings in conquered countries or civil wars, which may explode on their territory. You can also take part in these clashes, although you are also given the opportunity to lead a life as a pacifist who focuses on other activities in the game (for example, running a successful newspaper or selling products).
At the auction you can sell or buy your dream inventory.
E-Sim is a unique browser game. It's creators ensured realistic representation of the mechanisms present in the real world and gave all power to the players who shape the image of the virtual Earth according to their own. So come and join them and help your country achieve its full potential.
Invest, produce and sell - be an entrepreneur in E-Sim.
Take part in numerous events for the E-Sim community.
